چرا گاهی در روابط احساس بیارزشی میکنیم؟ 21 نکته کلیدی
احساس بیارزشی معمولا ناگهانی ایجاد نمیشود، بلکه به مرور زمان و در اثر اتفاقات و تعاملات مختلف شکل میگیرد. شناخت این عوامل، اولین گام برای تغییر است.
- ✔
عدم دریافت قدردانی:
وقتی تلاشها و کمکهای شما در رابطه نادیده گرفته میشوند یا به آنها اهمیت داده نمیشود. - ✔
انتقاد مداوم:
انتقادهای پیدرپی و سازنده نبودن آنها، عزت نفس شما را خدشهدار میکند. - ✔
عدم توجه به نیازهای شما:
وقتی نیازهای عاطفی، فیزیکی و ذهنی شما در رابطه برآورده نمیشوند. - ✔
مقایسه شدن با دیگران:
مقایسه شدن با افراد دیگر توسط شریک عاطفی، احساس ناکافی بودن را القا میکند. - ✔
سوء استفاده عاطفی:
رفتارهای توهینآمیز، تحقیرآمیز و کنترلکننده که عزت نفس شما را به شدت تخریب میکنند. - ✔
داشتن شریک عاطفی خودشیفته:
تعامل با فردی که فقط به خود و نیازهایش اهمیت میدهد، شما را نادیده گرفته و بیارزش جلوه میدهد. - ✔
تجربیات دوران کودکی:
روابط ناسالم با والدین یا مراقبان در کودکی، میتواند الگوهای منفی را در روابط بزرگسالی تکرار کند. - ✔
عزت نفس پایین:
داشتن عزت نفس پایین از قبل، شما را در برابر احساس بیارزشی آسیبپذیرتر میکند. - ✔
ترس از طرد شدن:
ترس از اینکه فرد مقابل شما را ترک کند، باعث میشود برای راضی نگه داشتن او، از خودتان بگذرید. - ✔
وابستگی عاطفی:
وابستگی شدید به فرد مقابل و نیاز مبرم به تایید او، شما را در موضع ضعف قرار میدهد. - ✔
نادیده گرفته شدن احساسات:
وقتی احساسات شما مورد بیتوجهی قرار میگیرند یا انکار میشوند. - ✔
کنترل بیش از حد:
تلاش فرد مقابل برای کنترل رفتارها، تصمیمات و زندگی شما، حس آزادی و استقلال را از بین میبرد. - ✔
عدم وجود مرزهای سالم:
نداشتن مرزهای شخصی مشخص، باعث میشود دیگران به راحتی از شما سوء استفاده کنند. - ✔
قضاوت شدن:
مورد قضاوت قرار گرفتن به خاطر نظرات، عقاید و انتخابهایتان. - ✔
عدم حمایت:
در زمان نیاز، حمایت و همدلی کافی از سوی فرد مقابل دریافت نمیکنید. - ✔
احساس تنهایی در رابطه:
با وجود حضور فیزیکی فرد مقابل، احساس تنهایی و عدم درک شدن میکنید. - ✔
غرق شدن در نیازهای دیگران:
تمرکز بیش از حد بر نیازهای دیگران و نادیده گرفتن نیازهای خودتان. - ✔
عدم دریافت تایید کلامی:
فقدان اظهار محبت و قدردانی کلامی از سوی فرد مقابل. - ✔
مقایسه رابطه خود با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران در شبکههای اجتماعی یا در زندگی واقعی. - ✔
داشتن انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات غیرمنطقی از رابطه و فرد مقابل، که منجر به ناامیدی و احساس ناکافی بودن میشود. - ✔
عدم توانایی در بیان نیازها:
ترس از بیان نیازها و خواستههای خود، به دلیل ترس از طرد شدن یا مورد قضاوت قرار گرفتن.

این عوامل میتوانند به صورت تکی یا ترکیبی، در ایجاد احساس بیارزشی در روابط نقش داشته باشند. باید با خودتان صادق باشید و به دنبال شناسایی این عوامل در رابطه خود بگردید.
چرا گاهی در روابط احساس بیارزشی میکنیم؟
1. عدم دریافت تایید و قدردانی
احساس بیارزشی اغلب زمانی ایجاد میشود که تلاشها و ویژگیهای مثبت ما در رابطه نادیده گرفته شوند. وقتی شریک عاطفی به طور مرتب از زحمات، محبتها یا دستاوردهای ما قدردانی نمیکند، حس میکنیم که دیده نمیشویم و ارزشی نداریم. این بیتوجهی میتواند به تدریج احساس کمارزشی را در ما تقویت کند و باعث شود به خود و جایگاهمان در رابطه شک کنیم. نیاز به تایید و قدردانی یک نیاز اساسی انسانی است و عدم برآورده شدن آن میتواند آسیبزننده باشد. حتی یک تشکر ساده یا یک تعریف کوچک میتواند تاثیر بزرگی در احساس ارزشمندی ما داشته باشد. عدم دریافت این تاییدها، مخصوصا در طولانی مدت، میتواند اعتماد به نفس ما را تضعیف کند.
2. انتقادهای مداوم و تحقیر
انتقادهای بیش از حد، مخصوصا اگر همراه با تحقیر و توهین باشند، به شدت به عزت نفس آسیب میرسانند. وقتی دائماً مورد انتقاد قرار میگیریم، به مرور زمان باور میکنیم که واقعاً ایراد داریم و ارزشمند نیستیم. این انتقادها میتوانند در مورد ظاهر، رفتار، عقاید یا هر جنبه دیگری از شخصیت ما باشند. تحقیر، حتی به صورت شوخی، میتواند احساس بیارزشی را در ما تقویت کند و باعث شود احساس خجالت و شرمندگی کنیم. انتقاد سازنده میتواند به رشد ما کمک کند، اما انتقادهای مخرب فقط باعث تخریب و آسیب میشوند. باید بتوانیم بین انتقاد سازنده و انتقاد مخرب تفاوت قائل شویم و از روابطی که در آن مورد تحقیر قرار میگیریم، فاصله بگیریم.
3. مقایسه با دیگران
مقایسه خود با دیگران، مخصوصا با افرادی که به نظر موفقتر، جذابتر یا خوشبختتر میرسند، میتواند احساس بیارزشی را تشدید کند. شبکههای اجتماعی با نمایش نسخههای کاملا مطلوب و غیرواقعی زندگی افراد، این مقایسه را آسانتر کردهاند. وقتی دائماً خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم، دستاوردهای خود را نادیده میگیریم و فقط بر کمبودهایمان تمرکز میکنیم. هر فردی مسیر و شرایط خاص خود را دارد و مقایسه خود با دیگران، مقایسهای ناعادلانه است. به جای مقایسه، بهتر است بر روی رشد شخصی خود تمرکز کنیم و از دستاوردهای کوچک خود قدردانی کنیم. به یاد داشته باشیم که ارزشمندی ما به هیچ وجه به دستاوردهای دیگران وابسته نیست.
4. سوء استفاده عاطفی
سوء استفاده عاطفی شامل رفتارهایی است که هدف از آنها کنترل، دستکاری و تخریب عزت نفس فرد است. این رفتارها میتوانند شامل توهین، تهدید، تحقیر، انکار واقعیت و ایجاد احساس گناه باشند. فرد سوء استفادهگر سعی میکند با تضعیف عزت نفس قربانی، او را وابسته و کنترلپذیر کند. سوء استفاده عاطفی میتواند آسیبهای روانی جدی به همراه داشته باشد و احساس بیارزشی عمیقی را در فرد ایجاد کند. اگر در رابطهای هستید که در آن مورد سوء استفاده عاطفی قرار میگیرید، باید به دنبال کمک تخصصی باشید. هیچ کس نباید مورد سوء استفاده قرار گیرد و شما لایق یک رابطه سالم و محترمانه هستید.
5. طرد شدن و رها شدن
تجربه طرد شدن یا رها شدن توسط شریک عاطفی میتواند احساس بیارزشی عمیقی را در فرد ایجاد کند. این تجربه میتواند باعث شود فرد احساس کند دوستداشتنی نیست و لیاقت عشق و محبت را ندارد. طرد شدن میتواند به ویژه برای افرادی که سابقه تروماهای کودکی دارند، دردناکتر باشد. باید به خود اجازه دهیم برای از دست دادن رابطه سوگواری کنیم و به دنبال حمایت عاطفی باشیم. به یاد داشته باشیم که یک جدایی به معنای بیارزش بودن ما نیست و ما لایق یک رابطه سالم و پایدار هستیم. زمان به التیام زخمها کمک میکند و با حمایت درست، میتوانیم از این تجربه قویتر بیرون بیاییم.
6. نداشتن مرزهای سالم
عدم توانایی در تعیین و حفظ مرزهای سالم در رابطه میتواند منجر به احساس بیارزشی شود. وقتی به دیگران اجازه میدهیم به طور مداوم از مرزهای ما عبور کنند، به خودمان پیام میدهیم که نیازها و احساسات ما اهمیت ندارند. مرزهای سالم به ما کمک میکنند از خودمان محافظت کنیم و از سوء استفاده و استثمار جلوگیری کنیم. یادگیری تعیین مرزها و قاطعانه ایستادن بر سر آنها، یک مهارت ضروری برای حفظ عزت نفس است. مرزها میتوانند شامل محدودیتهای فیزیکی، عاطفی، مالی و زمانی باشند. با تعیین مرزهای سالم، به دیگران نشان میدهیم که برای خودمان ارزش قائلیم و اجازه نمیدهیم با ما بدرفتاری شود.
7. قربانی کردن مداوم نیازهای خود
وقتی دائماً نیازهای خود را نادیده میگیریم و فقط بر روی برآورده کردن نیازهای دیگران تمرکز میکنیم، به تدریج احساس بیارزشی میکنیم. این رفتار میتواند ناشی از ترس از طرد شدن، نیاز به تایید یا احساس گناه باشد. مراقبت از خود و برآورده کردن نیازهای خود، خودخواهانه نیست، بلکه ضروری است. وقتی به نیازهای خود اهمیت میدهیم، به خودمان پیام میدهیم که ارزشمند و مهم هستیم. تعادل بین مراقبت از خود و مراقبت از دیگران، کلید یک رابطه سالم و پایدار است. به یاد داشته باشیم که نمیتوانیم از یک فنجان خالی، چای بریزیم.
8. کمالگرایی
کمالگرایی و تلاش برای بینقص بودن، میتواند منجر به احساس بیارزشی شود. کمالگراها اغلب استانداردهای غیرواقعی برای خود تعیین میکنند و هرگز از دستاوردهای خود راضی نیستند. این افراد معمولاً بر روی اشتباهات و کمبودهای خود تمرکز میکنند و دستاوردهای خود را نادیده میگیرند. کمالگرایی میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و فرسودگی شود. به جای تلاش برای بینقص بودن، بهتر است بر روی پیشرفت تمرکز کنیم و از اشتباهات خود به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده کنیم. پذیرش خود با تمام نقاط قوت و ضعف، کلید رهایی از دام کمالگرایی است.
9. مقایسه روابط خود با روابط کاملا مطلوب
مشاهده روابط کاملا مطلوب در فیلمها، سریالها و شبکههای اجتماعی میتواند باعث شود از رابطه خود ناراضی باشیم و احساس کنیم رابطه ما به اندازه کافی خوب نیست. این تصاویر اغلب غیرواقعی و دستکاریشده هستند و نمیتوانند تصویر دقیقی از چالشها و فراز و نشیبهای یک رابطه واقعی ارائه دهند. هر رابطهای منحصر به فرد است و مقایسه آن با روابط کاملا مطلوب، مقایسهای ناعادلانه است. به جای تمرکز بر روی کمبودها، بهتر است بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنیم و برای بهبود آن تلاش کنیم. ارتباط موثر، احترام متقابل و تعهد، از جمله عوامل مهم در یک رابطه سالم و پایدار هستند. به یاد داشته باشیم که هیچ رابطهای کامل نیست و مهم این است که با هم برای ساختن یک رابطه بهتر تلاش کنیم.
10. عدم حمایت عاطفی
عدم دریافت حمایت عاطفی از شریک عاطفی، به ویژه در زمانهای سخت و دشوار، میتواند احساس بیارزشی را در فرد ایجاد کند. حمایت عاطفی شامل گوش دادن فعال، همدلی، تشویق و ارائه کمک عملی است.
وقتی احساس میکنیم شریک عاطفی ما در کنار ما نیست و به نیازهای عاطفی ما توجه نمیکند، احساس تنهایی و انزوا میکنیم. باید بتوانیم نیازهای عاطفی خود را به شریک عاطفی خود بیان کنیم و از او بخواهیم از ما حمایت کند. یک رابطه سالم بر پایه حمایت متقابل بنا میشود و هر دو طرف باید برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر تلاش کنند. اگر احساس میکنید در رابطهتان حمایت عاطفی کافی دریافت نمیکنید، با یک مشاور متخصص صحبت کنید.
11. عدم پذیرش خود
عدم پذیرش خود با تمام نقاط قوت و ضعف، میتواند منجر به احساس بیارزشی شود. وقتی خودمان را دوست نداریم و باور نداریم که لایق عشق و محبت هستیم، به دیگران اجازه میدهیم با ما بدرفتاری کنند. پذیرش خود به معنای نادیده گرفتن اشتباهات و کمبودهایمان نیست، بلکه به معنای دوست داشتن خود با وجود آنهاست. با پذیرش خود، میتوانیم نقاط قوت خود را تقویت کنیم و بر روی بهبود نقاط ضعف خود تمرکز کنیم. خوددوستی و خودپذیری، پایههای یک عزت نفس سالم و قوی هستند. به یاد داشته باشیم که هر انسانی منحصر به فرد است و ارزش دوست داشته شدن را دارد.
12. وابستگی عاطفی
وابستگی عاطفی به شریک عاطفی، میتواند منجر به احساس بیارزشی شود. افراد وابسته عاطفی، عزت نفس خود را از تایید و توجه دیگران میگیرند و از تنهایی و طرد شدن میترسند. این افراد معمولاً نیازهای خود را نادیده میگیرند و برای حفظ رابطه، هر کاری انجام میدهند. وابستگی عاطفی میتواند منجر به سوء استفاده و استثمار شود. برای رهایی از وابستگی عاطفی، باید بر روی تقویت عزت نفس، تعیین مرزهای سالم و برآورده کردن نیازهای خود تمرکز کنیم. به یاد داشته باشیم که یک رابطه سالم بر پایه استقلال و احترام متقابل بنا میشود.
13. انتظارات غیرواقعی از رابطه
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه، میتواند منجر به ناامیدی و احساس بیارزشی شود. هیچ رابطهای کامل نیست و همه روابط با چالشها و فراز و نشیبهایی همراه هستند. انتظار داشتن اینکه شریک عاطفی ما همیشه باید خوشحال و راضی باشد، یا اینکه رابطه ما باید همیشه بدون مشکل باشد، غیرواقعی است. به جای داشتن انتظارات غیرواقعی، بهتر است بر روی ارتباط موثر، حل مسئله و پذیرش تفاوتها تمرکز کنیم. یک رابطه سالم، رابطهای است که در آن هر دو طرف برای رشد و بهبود آن تلاش میکنند. به یاد داشته باشیم که هیچ رابطهای نمیتواند تمام نیازهای ما را برآورده کند و ما باید برای برآورده کردن برخی از نیازهای خود، مسئولیتپذیر باشیم.
14. تجربه خیانت
تجربه خیانت توسط شریک عاطفی، میتواند احساس بیارزشی عمیقی را در فرد ایجاد کند. خیانت میتواند باعث شود فرد احساس کند دوستداشتنی نیست، لایق عشق و محبت نیست و به اندازه کافی خوب نبوده است. خیانت میتواند اعتماد به نفس فرد را تضعیف کند و باعث شود به خود و دیگران شک کند. بهبودی از خیانت، یک فرآیند طولانی و دشوار است و نیاز به حمایت عاطفی و مشاوره تخصصی دارد. باید به خود اجازه دهیم برای از دست دادن رابطه سوگواری کنیم و به دنبال التیام زخمهای عاطفی خود باشیم. به یاد داشته باشیم که خیانت به معنای بیارزش بودن ما نیست و ما لایق یک رابطه سالم و پایدار هستیم.
15. تکرار الگوهای ناکارآمد در روابط
تکرار الگوهای ناکارآمد در روابط، میتواند منجر به احساس بیارزشی شود. اگر دائماً جذب افرادی میشویم که با ما بدرفتاری میکنند، یا اگر دائماً در روابطی قرار میگیریم که در آنها احساس ناخوشایندی داریم، ممکن است در حال تکرار الگوهای ناکارآمد باشیم. این الگوها معمولاً ریشه در تجربیات کودکی دارند و میتوانند ناخودآگاه باشند. برای شکستن این الگوها، باید به دنبال ریشه آنها بگردیم و با کمک یک مشاور متخصص، آنها را شناسایی و اصلاح کنیم. تغییر الگوهای ناکارآمد، یک فرآیند زمانبر و چالشبرانگیز است، اما ارزش تلاش کردن را دارد. با شکستن این الگوها، میتوانیم روابط سالمتر و رضایتبخشتری را تجربه کنیم.
16. نداشتن استقلال مالی
نداشتن استقلال مالی در رابطه، میتواند منجر به احساس بیارزشی شود. وقتی به طور کامل به شریک عاطفی خود وابسته هستیم، احساس میکنیم قدرت و کنترل کمتری بر زندگی خود داریم. این وابستگی میتواند باعث شود در برابر رفتارهای ناخوشایند شریک عاطفی سکوت کنیم و از حقوق خود دفاع نکنیم. تلاش برای کسب استقلال مالی، یک گام مهم در جهت افزایش عزت نفس و استقلال فردی است. با داشتن استقلال مالی، احساس قدرت و اعتماد به نفس بیشتری خواهیم داشت و میتوانیم تصمیمات بهتری برای زندگی خود بگیریم. به یاد داشته باشیم که استقلال مالی، یکی از عوامل مهم در یک رابطه سالم و برابر است.
17. عدم توجه به سلامت جسمانی
عدم توجه به سلامت جسمانی، میتواند منجر به احساس بیارزشی شود. وقتی از بدن خود مراقبت نمیکنیم، به خودمان پیام میدهیم که ارزشمند نیستیم. تغذیه سالم، ورزش منظم و خواب کافی، از جمله عوامل مهم در حفظ سلامت جسمانی هستند. با مراقبت از بدن خود، احساس انرژی و شادابی بیشتری خواهیم داشت و عزت نفس ما افزایش مییابد.
به یاد داشته باشیم که سلامت جسمانی و روانی، ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و مراقبت از هر دو، برای داشتن یک زندگی سالم و رضایتبخش ضروری است. سرمایهگذاری بر روی سلامت خود، بهترین سرمایهگذاری است که میتوانیم انجام دهیم.
18. نادیده گرفتن علایق و سرگرمیها
نادیده گرفتن علایق و سرگرمیها، میتواند منجر به احساس بیارزشی شود.وقتی تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه میکنیم و علایق و سرگرمیهای خود را نادیده میگیریم، به تدریج احساس میکنیم هویت خود را از دست دادهایم.داشتن علایق و سرگرمیها، به ما کمک میکند احساس شادی و رضایت بیشتری داشته باشیم و از زندگی لذت ببریم.







دل منم چند وقت پیش با یه نفر بود که مدام بهم میگفت تو زیادی حساسی، همین کلمه ی کوچیک هر بار مثل چاقو تو قلبم فرو میرفت. فکر کردم ایراد از منه، ولی بعد فهمیدم که نباید بذارم کسی ارزش هامو زیر سوال ببره. حالا میدونم وقتی کسی مدام ازت ایراد میگیره، مشکل از اونه نه تو. یاد گرفتم که بی محلی به حرفهای زهرآلود هم یه جور دفاعه… خودتو باور داشتن مهمه حتی اگه تو تمام دنیا فقط یه نفر تو رو باور داشته باشه. اونم خودت باشی کافیه 😌✨
بعد از خواندن این مطلب یاد آن زمان افتادم که مدام احساس می کردم هرچه می کنم کم است انگار هیچ کاری نکرده ام. انگار نادیده گرفته می شوم. بعد فهمیدم بخشی از این حس به خاطر تصوری بوده که از خودم داشتم. گاهی آنقدر درگیر تایید گرفتن از دیگری می شویم که فراموش می کنیم خودمان هم باید برای خودمان ارزش قائل باشیم.
برای کسانی که این حس را تجربه کرده اند، شاید جالب باشد بدانند دیگران چطور از این وضعیت خارج شدند. یا شاید راهکارهای عملی که خودشان امتحان کرده اند و نتیجه گرفته اند چیست. آیا کسی بوده که با کارهایی مثل نوشتن نقاط قوت خودش یا تغییر محیط توانسته احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند؟
در روابطی که یک طرف مدام در حال قربانی کردن نیازهای خودش است، این احساس خیلی زود خودش را نشان می دهد. مثل آن زمانی که من فکر می کردم اگر نیازهایم را بگویم رابطه از بین می رود. حالا می دانم که اگر رابطه ای با بیان نیازها از بین برود، از اول هم رابطه سالمی نبوده.
شاید برای بعضی ها این سوال پیش بیاید که چطور می شود مرزهای سالم گذاشت وقتی سال ها عادت کرده ایم نه نگوییم. یا چطور می توان از شر آن صدای درونی که می گوید به اندازه کافی خوب نیستی، خلاص شد. کاش کسانی که این مسیر را رفتند از تجربیاتشان بگویند.